سلام
من امشب میخوام یه چیزی براتون بگم
نه قصه نیست زندگی نامه خودمه
زندگی که برام مثل یه بهشت بود و کمکم به جهنم تبدیل شد
یه ادم دل شکسته دردمو میدونه به همه بگین از این حرفام درس بگیرن
بی اختیار خودتونو هیچی
یه روز که من تو یه مغازه کار میکردم یه دختر خوب اومد داخل و شروع به خریدمیوه کرد
منم با یه نگاه عاشقش شدم
بهش گفتم میخوای به کی رای بدی
دختر جواب داد که من نمیدونم به کی رای بدم
منم گفتم من اون رای تونومیخرم قبول میکنی
دختر گفت من باید فکر کنم
دخترگفت من چند لحظه میرم همین جا دوستم کارم داره این وسایلا پیشت بمونه
رفتو من با خودم فک کردم که میشه ش خودمو بهش بدم چون دوسش دارم
پس به خودم جرئت دادمو گفتم خانم بفر ماییدمیتونی با این خط تماس بگیری و قیمتو بگی اونم ش منوگرفتو رفت
شب اس داد بهم و گفت میفروشم -میخری وقیمتشو گفت
منم گفتم اره میخرم وسروع به اس دادن کردیم تا ساعت3 صبح من نمیدونستم دارم چکار میکنم
خلاصه اسیرش شدم اونم تویه نگاه
روز دوم که اومد بیشتر صمیمی شدیم طوری که بهش گفتم ظهری بیا خونمون کسی نیست اونم قبول کرد ساعت4ظهربود که اومد
منم رفتمبهش خوش امد گفتمو بردمش تو خونه و کلی با هم حرفیدیم در مورد همه چیز حتی برا اینده که اسم بچه هانو انتخاب کردیم
دختر گفت من یه گله بچه میخوام منم قبول کردمو وقت خداحافظی بود که بره خونشون
من دستشو گرفتمو یه بوسی از صورتش کردم
هم تو این چند سال کلی براش خرج کردم 10 بار با هم قهر کردیم اما بازم اشتی شدیم
من هر روز بهش میزنگیدم که با هم بحرفیمو حرفای عاشقانه بزنیم
دختر که میبینه چقد دوسش دارم هی برام ناز میکنه
بعد از 3سال بهش گفتم من میخوام بیام خواستگاریت قبوله
دختر گفت من با بقیه حرف میزنمو بهت میگم
خلاصه خانواده دختر قبول میکننو منم میرم خواستگاری
اما بزار برگردیم به 1سال قبل که من چه کاری براش انجام دادم
کلی لباسو وسایل ارایشی خریدم
براش خدایی چیزی کم نزاشتم اما اون برام کم گذاشت بماند که نمیشه بگم
هر جا که نگاه میکنم همش چهرشو میینم که داره بهم لبخند میزنه شاید بگیددیونه شدم میدونم
خیلی ها بهم اینو میگم که عقلمو از دست دادم اما نه اینطوری نیست
من سالمم اما عاشق هستم که دارم از پا میوفتم
خدا شاهد من تو این 3 سال چیزی در حدود 80یا90 ملیون خرج کردم
نمیدونم چرا اینطوری شدم دارم تمام زندگیمو تو یه برگه ناچیز که میتونه خیلی از این دل ها نو توش جا بده بنویسم اما این کاغذ همه دردای منو نمیتونه جا بده بگذریم شاید این وب دیگه اپنشه اگه بدی از من دیدین حالا کنین شاید اپ کنم خدا میدونه اما من دلم خیلی شکسته خورد شده نابودم کردن
دیگه نمیتونم بیشتر براتون بگم باقیش خصوصی بود الحق که مرگ دروغ نمیگه
داداشتون از حالا به بعد یه مرده به حساب میاد
خونم گردن کسی که دلمو شکوند منظورم دخره هستش که به این حال انداختم
این میمونم برا من ناراحته
گریه کردم کسی نگفت چی شده مردمو کسی نیومد خاکم کنه
برای روح و شادی ایم مرحوم یه فاتحه بخون سواب داره
الانم که دارم این حرفانو میزنم پالشتمو صورتم زیر اشکای من خیص شدن
دلم براتون تنگ میشه
تاریختولد6/7/1373
ت وفات 2/3/1392
زمان وفات 45-23دقیقه
نویسنده مهرداد
روز 5شنبه
دلیکه شکست نمیشه با یه دل دیگه جایگزینش کرد
دلکم دل برکم دلکه با نمکم چی اوردی سرمو شکستی بالو پرکم
منی که شا پرکم توی عاشقا تکم چی شده که عشقمو گذاشتی پای کلکم یارم ای یار یار
وقتی میبردی دلم میگفتی از دل بریم چی شده که عاشق دیگریم
با تشکر
پایان
دمها برای یکدیگر نقش سیگار را بازی میکنند !همدیگر را میکشند . . .لذت میبرند . . .دود میکنند . . .تمامت میکنند . . .خاموشت میکنند و بعد از اندک زمانی سیگاری دیگر . .
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּּּּּ ּ ּ ּ ּ \____________________
ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞,ּ ּ ּ ּ ּ ּ \¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯ֹֹ\
ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּּ۞۞,ּּּ ּ ּ ּ\ تبادل لینک کنیم؟؟!! ִ \
ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ۞ּ ּ ּּ۞۞ـּ ּ ּ ּ\__________________̲̲/_̲
ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ\¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯
ּּ ۞۞ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ\
ּ ـ۞۞ּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ּ ـ۞۞ּ ּ \ּ ּ ּ ۞۞
ּ ۞۞ـּ ּ ּ ۞۞ּ ּ ּ ּ۞۞ ּ ּ ּ ـ۞۞ּּ ּ \ּ ּ ּ ּ۞۞
ּ ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ּ ּ۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
ֹֹֹֹ¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯¯\¯¯¯¯¯¯¯¯
ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ ִִִ ۞ִ۞ ִִִ ִ ִ ִ ִ ִ ִ
یعنی دیگه نمیخوای بهم سر بزنی یعنی واسه همیشه خدافظ؟به همین راحتی داداشی؟
خدافظ
امیدوارم هیچ وقت دیگه ناراحت نشی
ب منم ی سری بزن
منتظرمااااااااااااااااااااا
سلام خوبی حالت بهتره؟
سلام چت شده دیوونه؟ چی شده داداشی؟
سلام چطوری
حتما خوندم که گفتم دیگه